جهان در هزاره سوم



چرا انسان عصبانی میشود؟

عصبانی شدن نوعی اختلال روانشناختی است که در اثر عدم یادگیری مکانیزم صحیح فکر کردن در شخص بروز میکند. در واقع فرد مهارت روند درست تفکر را نیاموخته است. لذا در مواجهه با پدیده ها عکس العمل سریع و نسنجیده از خود بروز میدهد و اصطلاحاً عصبانی میشود. غالب این افراد پس از گذشت زمان کوتاهی مبادرت به معذرت خواهی میکنند یا لااقل در نزد خود شان عذاب وجدان میگیرند.

مضافاً عصبانی شدن موجب کاهش حافظه میشود.

فشارهای عصبی و عصبانیت بیش از حد و پرخاشگری در سنین جوانی منجر به ضعف حافظه در کهنسالی میشود. در این خصوص توصیه میشود که اگر میخواهید دچار زوال عقل و فراموشی نشوید، از استریس و فشارهای عصبی دوری کنید.

در پژوهش هایی با بررسی رفتارهای جوانان عصبی مشخص شد که به طور خاص در دهه های بعدی زندگی این افراد مشکلاتی نظیر فراموشکاری پدید خواهد آمد. پژوهشگران به منظور بررسی دقیق تاثیر پرخاشگری بر زوال حافظه به بررسی رفتار افراد گوناگون و نگراش خصمانه در آنها پرداخته و در نتیجه مشخص شد که مهارتهای فکری و حافظه در افراد پرخاشگر در بازه زمانی حدود 25 سال بسیار پایین تر از افراد آرامتر است. پرخاشگری، تندخویی و به طور کلی فشارهای عصبی پیری زود رس عقل و ناتوانی مغز در بخاطر سپردن رویدادها را به همراه دارد.


چکیده

رضا مثقالی یک زندانی که است و شاید مسلح هم باشد. در مواجهه با آقای مجاور رئیس خشن و سخت گیر زندان که مدعی تربیت زندانیان شرور و ناسازگار است مرتباً بر اثر پاسخ های سربالا به انفرادی میرود. بالاخره رضا در بیمارستان در برخورد با یک متفاوت و مدرن اندیش از هوش و نبوغ خود استفاده کرده و با پوشیدن لباس از زندان فرار کرده و یه یک شهر کوچک مرزی میرود تا بتواند با پاسپورت جعلی از مرز عبور کند.

از آنجا که مردم بعنوان یک که منتظرش بوده اند مورد استقبال اهالی قرار می گیرد، با ادبیات خاص خود سبب میشود مورد توجه قرار گرفته و یک مردمی قلمداد شود . بالاخره اخبار این بگوش آقای مجاور رسیده و همچون بازرس ژاور بینوایان به تعقیب او می آید و زمانی که میخواهد او را دستگیر کرده و برگرداند، به این درک میرسد که او اصلاح شده و به همکارش میگوید دیگر دستبند زدن ضرورتی ندارد.

رضامارمولک در کسوت در طول فیلم هم ت را به چالش میشکد و هم نحوه ارتباط مردم با را در فضای پس از انقلاب مورد نقد و واکاوی قرار میدهد.

 

 

 

 

کلید واژه ها: راه های رسیدن به خدا، عزیز دل، رفتن به بهشت، رژیم روحی مجاور

ادامه مطلب

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


بنام خدا

 

هویت وتفاوتهای بین فرهنگی

 

هویت

       واژه هویت دو معنی متفاوت از هم دارد،اول:همسانی و یکنواختی مطلق و2تمایزکه دال برتثبیت آن در طی زمان واستمراردارد.

      معنای اول همسانی بین خودی ها وجنبه دوم تمایز میان خودی ها وغیر خودی هاست. هویت درتماس بادیگران ساخته می شود،یعنی وقتی مواجهه بادیگری مطرح می شودخودی ها به همسانی ها وشباهت ها پی می برند(هویت ملی وجهانی شدن،احمد گل محمدی:224).

     براساس این تعریف هویت داشتن در وهله نخست،به معنای خاص بودن،متمایز بودن،ثابت وپایدار ماندن وبه جمع تعلق داشتن است.احساس متمایز بودن به وجود مرزهای پایدار و کم وبیش نفوذ ناپذیرنیازمند است.در هر کشوری ماز جمله ایران تنوع قومی در چارچوب ملیت یک سرزمین و داشتن زبان ملی،که پیشینه تاریخی وشعروادبیات آن سرزمین بوسیله زبان مشترک حفظ شده وتداوم یافته است معنی وبروزپیدا میکند.

     هویت  شخصی و هویت اجتماعی هرفرددر منطقه ومحدوده زندگی ورشد ونمو اووباآموزه های محلی و قومیتی شکل می گیردو هویت ارتباطی و هویت  ارتباطی و هویت جمعی اش در مرز های مشترک سرزمینی معنی و مفهوم وزمینه بروز وعرضه پیدا می کند.این انگاره وقیاس در فرآیند جهانی شدن نیز صدق میکند،اگر چه دولت ها وحاکمیت های سرزمینی در تلاشند اهداف وت  های خود را بر ملت خویش یادیگر ملل تعمیم داده ومسلط کنند،اما جهانی شدن یک فرآیندبین فرهنگی میان ملت هاست وعلیرغم فشارهای ی در حال تکوین وشکل گیری است.

     برای نخستین بار خانم لسلی اسکلیرمیان جهانی شدن وبین المللی شدن تمایزقائل شد.به نظر وی بین ا لمللی شدن به معنی جهانی شدن مبتنی برنظام موجود وحتی متغیردولت های ملی است.در حالی که جهانی شدن نشانه ظهورفرآیندها ونظامی از روابط اجتماعی است که بر اساس نظام دولت های ملی استوار نیست.

     لذا لازم است میان جهانی شدن با یونیورسالیسم تفاوت قائل شویم،یونیورسالیسم به ارزش هایی معطوف است که انسان رادر هرزمان ومکان فارغ از تعلقات فرهنگی همانند سوژه هایا فاعلانی خودمختار درنظر می گیرد،اما جهانی شدن که متاخرتر ومادی تر از یونیورسالیسم است ارزش هایی رادر برمی گیرد که همه مردم جهان به آن علاقه مندند،به گونه ای که کل

زمین رامحیط مادی و افراد آنرا شهروندان جهان می دانندو خواهان اقدام جمعی برای حل مشکلات جهانی هستند(جاجیانی1388:ص472).

     برپایه همین مطالعات،شناخت دقیق هر فرد ازوجوه هویت خودبه فرایندملی در چارچوب سرزمینی که فردبازبان مشترک وتعلقات قومی و فرهنگی مشابه با دیگراقوام در آن زندگی می کند می انجامدودر فرایند جهانی شدن نیز به توفیق درک بهترازروابط بین فرهنگی ورابطه آن با هویت خودبه موقعیت های جهانی شدن نایل خواهدشد.



تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

بماند برای آینده khabare-taze قلمرو سبز من گالری نجوا David netkushadasi.parsablog.com قبل از بارداري تا دوران بارداري و زايمان Angie